نامه‌هایی به پسرم

دلنوشته های یک مادر ...

نامه‌هایی به پسرم

دلنوشته های یک مادر ...

نامه‌ی چهارم

سلام.

قشنگم،

امروز میخوام برات در مورد "دزدی" حرف بزنم!

بعدها که بزرگتر بشی، در مورد "نون حلال و حروم" زیاد خواهی شنید. اگر بخوام تعریف ساده ای از نون حلال برات داشته باشم، یعنی چیزی بدست بیاری که دزدی نباشه، از راه درست و اخلاقی باشه و حق کسی ضایع نشده باشه. بقولا پول و مال تمیز برسه به دستت.

اما با تمام بدی هایی که در وصف دزدی و مال حرام گفته میشه، متاسفانه باید بهت بگم چیزی که تو جامعه ی ما به وفور پیدا میشه، دزده.

حالا نه که فکر کنی از اون دزدایی که جوراب میکشن سرشون و از دیوار مردم بالا میرن ها، که والا اونا شرف دارن. تکلیف مشخصه که شغل شریف دزدی دارن.

دزدهای این دوره و زمونه، تو روز روشن و با پررویی ازت میدزدن.

مثلا یه جنس رو دولا پهنا باهات حساب میکنن. یعنی بیشتر از قیمت اصلی رو بهت میگن. حالا تا وقتی تو بزرگ بشی رو نمیدونم، ولی الان که سال ۱۴۰۲ هستیم، قیمت ها امروز یه چیزه و فردا یه کم اضافه شده بهش و پس فردا یه کم دیگه، ... 

با این حساب هیچ تخمینی از قیمت احتمالی یه جنس نمیتونی داشته باشی و مجبوری به فروشنده و قیمتی که میگه اعتماد کنی.

و خب، اعتماد میکنی و بعد میفهمی که چه کلاهی سرت رفته و چطور تو پاچه ت کردن.

بله فرزندم، خانه از پای بست ویران است.

درسته که مقاومت میکنیم واسه پذیرش این مساله، ولی دزدی تو تار و پود زندگی ها و جامعه‌ی ما رخنه کرده. از خرده بگیر تا کله گنده، هر کس هر جوری زورش برسه می دزده.

پسرکم، کاری از دست من برای اون دزدها برنمیاد. خودشون میدونن با وجدان شون، البته اگر وجدانی داشته باشن.

ولی تو شیرینم، در آینده هر شغلی رو که انتخاب کردی، شرافت رو تو انجام وظایفت از یاد نبر. دزدی، کار خیلی ناپسندیه. یادت باشه که به حق خودت قانع باشی و واسه پیشرفت کاری و پرتر کردن جیبت، سوار حق مردم نشی.


                                                  دوستت دارم

                                                  از طرف مامان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد